سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بفرمایید

صفحه خانگی پارسی یار درباره

استرس و اضطراب

 

http://www.babakkze.parsiblog.com

 استرس و اضطراب :

 

 

همه انسانها، از کودکان گرفته تا سالخوردگان، در برخی از مراحل زندگی خود احساساتی مثل ترس و اضطراب را تجربه می کنند. برای کودکان، این احساسات نه تنها نرمال و طبیعی است، بلکه لازم هم هست.

تجربه کردن چنین احساسی در کودکان باعث می شود بتوانند در آینده با تجربیات و موقعیت های آشفته و نابسامان زندگی راحت تر کنار بیایند.
ترس و اضطراب طبیعی است:
اضطراب به صورت " هراس و تشویش بدون هیچگونه دلیل آشکار " تعریف می شود. معمولا زمانی اتفاق میافتد که هیچ گونه تهدید فوری برای امنیت یا سلامت فرد وجود ندارد، اما این تهدید برای فرد احساسی واقعی است و باعث می شود فرد مضطرب قصد فرار از آن موقعیت را نماید. قلب او به شدت می تپد، بدن او عرق می کند و کلیه سیستم بدنش دچار اختلال می شود. اما، کمی اضطراب باعث می شود افراد هوشیار و مراقب باشند. داشتن ترس و اضطراب در مورد برخی امور، برای کودکان لازم است چون باعث می شود به طریقی مطمئن و بی‌خطر رفتار کنند. مثلا کودکی که ترس از آتش دارد، از بازی کردن با آن خودداری می کند.
طبیعت این اضطرابها و ترسها با بزرگ شدن بچه ها تغییر می کند:

- به خاطر اضطراب از برخورد با غریبه ها، کودکان با دیدن افرادی که نمی شناسند، نزد والدین خود می مانند.
- کودکان تازه راه افتاده بین 10 تا 18 ماهه اضطراب ناشی از جدایی را تجربه می کنند که با ترک یکی از والدین ایجاد می شود.
- کودکان 4 تا 6 ساله ترس هایی خیالی دارند که فراتر از واقعیت است، مثل ترس از دیو و روح
- کودکان 7 تا 12 ساله نیز ترسهایی را تجربه می کنند که ناشی از اتفاقات واقعی محیط پیرامون آنهاست، مثل زخم و جراحت های فیزیکی یا بلایای طبیعی.

با بزرگ شدن کودکان، یک ترس از میان رفته و ترسی دیگر جایگزین آن می شود. مثلا کودکی که تا سن 5 سالگی نمی توانست در اتاقی تاریک بخوابد، چند سال بعد ممکن است از خواندن داستانهای مربوط به ارواح لذت ببرد. برخی ترسها نیز به خاطر انگیزه های بخصوصی است، مثلا کودکی که حتی نمی تواند به سگ همسایه نزدیک شود، ممکن است در خیالات خود دوست داشته باشد که شیر باغ وحش را حیوان خانگی خود کند.

شناخت علائم اضطراب

ترسهای معمول کودکی با بالا رفتن سن تغییر می‌کند. این ترسها شامل ترس از غریبه ها، ترس از بلندی، تاریکی، ترس از حیوانات و حشرات، ترس از خون یا تنها ماندن در خانه می باشد. کودکان معمولا پس از گذراندن یک تجربه ناخوشایند ، ترس از آن را در ذهن خود پرورش می دهند، مثل گاز گرفتگی از سگ یا تصادف.
اضطراب از جدایی نیز معمولا موقع آغاز مدرسه رفتن کودکان شروع می شود و ترس نوجوانان نیز معمولا در مورد اینکه مورد پذیرش اجتماع قرار بگیرند و یا موفقیت های درسی است.
اگر این احساسات بیمناک و اضطراب آور پایدار باشند، ممکن است باعث صدمه زدن به سلامت کودک شود. اضطراب های ناشی از اجتناب ها و کناره گیری های اجتماعی، تاثیرات طولانی مدتی در برخواهد داشت. مثلا کودکی که می ترسد از سوی اطرافیان طرد شود، ممکن است در آینده نیز نتواند مهارت های اجتماعی و ارتباطی را یاد بگیرد و اجتماع گریز شود. بسیاری از نوجوانان به خاطر ترسهایی که ریشه در تجربیات کودکی بوده دچار رنج و عذاب هستند. ترس یک نوجوان از صحبت در جمع ممکن است به خاطر خجالتی باشد که از کودکی گریبانگیرش بوده است.
بعضی از علائم اضطراب کودکان را در اینجا برای شما عنوان می کنم:
- گیجی، آشفتگی و حواس پرتی
- حرکت های عصبی
- مشکلات خواب (بی خوابی یا کم خوابی و بیدار ماندن بیش از حد)
- عرق کردن دست ها
- بالا رفتن ضربان قلب و تنفس
- حالت تهوع
- سردرد
- دل درد

علاوه بر این علائم، والدین خیلی خوب خواهند فهمید که چه موقع فرزندشان در مورد چیزی احساس ناراحتی می کند. خوب است که در این موقع با آنها صحبت کنند و حرف دل آنها را بشنوند. گاهی اوقات صحبت کردن در مورد یک ترس به مقابله با آن کمک می کند.

فوبی (Phobia) چیست؟

وقتی ترسها و اضطرابها پایدار باشند و در فرد باقی بمانند، مشکلات زیادی ایجاد می شود. ممکن است والدین تصور کنند که با بزرگ شدن، کودک این ترسها را فراموش می کند، اما ممکن است این ترسها بزرگتر و جدی تر شده وغیر قابل کنترل گردند. این ترسها دیگر به فوبی تبدیل می شوند که اصطلاح رایج برای ترس بسیار زیاد، جدی و ماندگار است.
تحمل فوبی هم برای خود کودک و هم برای اطرافیان او بسیار دشوار است، به خصوص اگر انگیزه این ترس غیر قابل اجتناب و غیرقابل  کنترل باشد (مثل ترس از رعد و برق).
فوبی یکی از شایع ترین دلایل مراجعه کودکان به متخصصان ذهنی است. اما خوشبختانه با اینکه این ترسهای کودک او را از عملکردهای روزانه او باز می دارد، اما گاهی حتی بدون مراجعه به پزشک متخصص، با گذر زمان خود به خود از بین می روند.

دقت به ترسها ، اضطرابها و تشویش های کودک

سعی کنید با صداقت هر چه تمام تر به سوالات زیر پاسخ دهید.
آیا ترس کودک شما و نحوه برخورد او با آن برای سن او طبیعی است؟
اگر پاسخ به این سوال مثبت است، مطمئی باشید که با گذر اندکی زمان این مشکل حل خواهد شد و مسئله مهمی نیست. البته این به آن معنا نیست که باید این ترس و اضطراب را به کلی نادیده بگیرید، اما باید آن را عاملی برای رشد طبیعی کودک بشمارید.
اما برخی کودکان ترسهایی را تجربه می کنند که با سن آنها متناسب نیست، مثل ترس از تاریکی. اکثر کودکان با کمی دلگرمی از طرف والدین یا چراغ خواب قادر به مقابله با این ترس هستند. اما اگر بطور مداوم این ترس با آنها بماند، یا در مورد سایر مسائل اضطراب داشته باشند، والدین باید بیشتر مراقب باشند.

علائم این ترس چیست، و چطور بر عملکرد فردی، اجتماعی و تحصیلی او تاثیر می گذارد؟

اگر این علائم مشخص باشند و بتوان آنها را در فعالیت های روزانه کودک شما آشکارا مشاهده کرد، می توان برای کاهش برخی فاکتورهای اضطراب انگیز کارهایی انجام داد.

آیا آن ترس با توجه به واقعیت محیط، طبیعی است؛ یا ممکن است این ترس علامت مشکلی جدی تر و بزرگتر باشد؟

اگر ترس کودک نسبت به منشا استرس زای آن بیش از اندازه باشد، نشانه دقت و توجه بیشتر است و باید به مشاور یا روانشناس مراجعه شود مسئله این است که والدین نباید یک مشکل را بیش از حد بزرگ یا کوچک در نظر گیرند. باید با دقت به علائم و نشانه های ترس و اضطراب کودکشان توجه کنند، و در صورت تداوم یافتن آن در مسئله دخالت کنند. اگر اینکار را نکنند این ترس ممکن است به شدت بر زندگی فرزندشان تاثیر بگذارد.

راه های کمک کردن به کودکان

والدین من توانند به فرزندانشان کمک کنند تا با تقویت حس اعتماد به نفس و کسب مهارتهای لازم با ترسهای خود مقابله کنند. در این قسمت می خواهیم شما را با راههای کمک به فرزندانتان برای مقابله با ترسها و اضطرابها خود آشنا کنیم:

- تشخیص دهید که این ترس واقعی است. هر چند که به نظر شما مسئله‌ای بسیار کوچک و پیش پا افتاده باشد، برای فرزندتان حقیقت دارد و باعث اضطراب و ترس او می شود. صحبت کردن در مورد آن ترس بسیار کمک کننده است، کلمات گاهی قادرند احساسات منفی را از چیزی بیرون بکشند. اگر در مورد ترسها صحبت کنید، قدرت آنها کمتر خواهد شد.
- هیچوقت با کوچک و ناچیز کردن آن مورد، سعی نکنید کودکتان را وادار به مقابله با آن کنید. گفتن " مسخره بازی در نیار! هیچ دیوی تو کمد تو قایم نشده! " ممکن است باعث شود فرزندتان بتواند بخوابد، اما ترس را از بین نخواهد برد.
- اسباب ترس را برای فرزندانتان فراهم نکنید. اگر می‌دانید فرزندتان از سگها خوشش نمی آید، طوری از خیابان رد نشوید که با آن سگ رو به رو نشوید. اینکار فقط باعث می شود که فرزندتان یقین کند که سگها موجوداتی ترسناک و وحشت آور هستند. در اینگونه مواقع فقط باید با مراقبت و توجه با کودکتان رفتار کنید تا بتواند با آن موقعیت ترس آور رو به رو شود.
- به فرزندتان یاد بدهید که چطور میزان یک ترس را اندازه گیری کند. اگر کودک بتواند شدت یک ترس را با میزان 1 تا 10 بسنجد، ممکن است بتواند به ترس با شدت کمتری نسبت به قبل نگاه کند.
- تکنیکهای کنار آمدن و برخورد با ترسها را به کودکانتان بیاموزید. می توانید این تکنیکها را امتحان کنید: خودتان را " صاحب خانه " به کودک معرفی کنید، و این باعث خواهد شد که کودک نسبت به شی ترسناک جرات و جسارت بیشتری پیدا کند و برای فرار از آن به شما پناه بیاورد. به فرزندانتان یاد بدهید که در چنین مواقعی به خود بگویند، " من می توانم ... " " یا " هیچی نیست، می تونم با اون کنار بیام ...". تکنیک های تمدد اعصاب نیز کمک کننده هستند، مثل تجسم فکری ( تصور غوطه خوردن روی ابرها یا دراز کشیدن لب ساحل دریا ) و تنفس عمیق.

راه برطرف کردن ترسها و اضطرابها، مقابله با آنهاست. با استفاده از پیشنهاداتی که در این مقاله ارائه شد، میتوانید به فرزندانتان کمک کنید تا بهتر با موقعیت های زندگی کنار بیایند.

همه انسانها، از کودکان گرفته تا سالخوردگان، در برخی از مراحل زندگی خود احساساتی مثل ترس و اضطراب را تجربه می کنند. برای کودکان، این احساسات نه تنها نرمال و طبیعی است، بلکه لازم هم هست. ادامه مطلب...